روابط دیپلماتیک
آمریکا از سال ۱۹۷۲ تا اواسط جنگ ایران و عراق در بغداد صرفا یک دفتر حفاظت منافع با ۱۴ دیپلمات داشت.در نوامبر ۱۹۸۴ آمریکا رسماً سفارتی در عراق گشود. بدین ترتیب بعد از گذشت ۱۷ سال از قطع روابط دیپلماتیک بین دو کشور، این دو کشور مجدداً شروع به برقراری مناسبات سیاسی نمودند.
کنث تیمرمان، کارشناس مسایل سیاسی ایران در همین زمینه مینویسد:
« | برژینسکی اجازه داد صدام در حمله به ایران چراغ سبزی را برای خود تصور کند، چرا که چراغ واضح قرمزی در کار نبود. اما اینکه حمله عراق به ایران را نتیجه نقشه و برنامهریزی آمریکا بدانیم اصلا صحیح نیست. صدام دلایل خودش را برای حمله به کشور ایران داشت، و همان دلایل برای این اقدامش کفایت میکرد. | » |
بر طبق نوشتههای برژینسکی، آمریکا حتی در واکنش به تحرکات نظامی اتحاد جماهیر شورویدر مرزهای ایران در اوایل جنگ، به مسکو هشدار داده بود که در صورت اشغال جمهوری اسلامی ایران توسط شوروی، آمریکا بنفع ایران و بر علیه عراق وارد جنگ خواهد شد.
برخی کارشناسان پدیدار شدن سیاستهای ضدایرانی آمریکا را واکنشی نسبت به واقعه گروگانگیری سفارت آمریکا در تهران دانستهاند. بطور مثال گری سیک از کارشناسان سیاسی خاورمیانه و از اعضای شورای امنیت ملی دولت آمریکا در دولت جیمی کارتر میگوید:
« | پس از واقعه گروگانگیری در تهران (در نوامبر ۱۹۷۹) دیدگاه بسیار قالبی در آمریکا و به ویژه از طرف شخص برژینسکی وجود داشت که ایران را باید بطور همهجانبه تنبیه کرد. بیانیههای عمومی که او صادر میکرد بر این مضمون تاکید داشتند که آمریکا مانعی بر سر تحرکات عراق بر ضد ایران نمیبیند. | » |
و دیگر اینکه پس از آزادسازی خرمشهر و دیگر نقاط اشغال شدهٔ ایران، و تهاجم نیروهای ایرانی به خاک عراق (در راستای سیاست «آزادسازی کربلا»که نهایتا تا حد تصرف شبهجزیره فاو در خاک عراق پیش رفت، آمریکا تصمیم به اتخاذ سیاستهایی بنفع عراق بمنظور حفط توازن در جنگ نمود تا مانع از پیروزی ایرانیان و سقوط دولت صدام گردد.
برخی از کمکهای نظامی
- وزارت دفاع آمریکا اطلاعات و مشخصات دیپلماتهای ایرانی و برنامههای تدوین شده برای حمله به ایران، با ذکر نقاط حساس برای بمباران نقاط مختلف ایران را به طور دائم دراختیار دولت عراق قرار میداد.[نیازمند منبع]
- نوامبر ۱۹۸۳ آمریکا در بیانیهای اعلام کرد که «دولت آمریکا هر آنچه لازم، و از نظر قانون موجه، است را انجام میدهد تا عراق در جنگ با ایران مغلوب نشود».
- خبرگزاری آمریکایی یونایتدپرس پس از دستگیری صدام در گزارشی نوشت "این حقیقت نیز اکنون آشکار شدهاست که برنامههای شیمیایی و میکروبی صدام در دههٔ ۸۰ میلادی بدون حمایت آمریکا ممکن نبودهاست.[نیازمند منبع]
- در این گزارش پیتر گالبری، یکی از کارمندان وقت کمیتهٔ روابط خارجی سنا میگوید که «حقیقت این است که هر گاه عراق قوانین بینالمللی را نقض میکرد و از سلاحهای کشتار جمعی استفاده میکرد بیش از پیش کمکها و حمایتهای مالی و سیاسی از آمریکا دریافت میکرد» و میافزاید: «قطعا ما بر رفتار صدام تاثیر داشتیم زیرا او را به این باور رسانده بودیم که بسیار مهم است که به علت قتلهایی که داخل کشور خود انجام میدهد، تحت تعقیب قرار نگیرد.»" آمریکا در سال ۱۹۸۴، ۴۸ فروند هلیکوپتر نظامی بل ۲۱۴استی تحویل داد.در حالیکه کارخانه تولید کننده این هلیکوپتر متعلق بهایران بوده و این هلیکوپتر به سفارش محمدرضا پهلوی و به طور انحصاری برای ایران سفارش داده شده بود. با پیروزی انقلاب ۱۳۵۷ دولت وقت آمریکا این کارخانه را مصادره کرد.
- شرکت علمی American Type Culture Collection یک بار در ۱۹۸۶ مجموعهای از عوامل بیماریزا شامل سهگونه سیاهزخم، ۵ نوع سم بوتولینیوم و سهگونه بروسلا بهدانشگاه بغداد فروخت. درخواست عراق برای این عوامل بیماریزا بار دیگر در ۱۹۸۸ به دلیل خصومت دوطرف با ایران پذیرفته شد و اینبار ۱۱ گونه از این عوامل از جمله ۴ نوع سیاهزخم به این کشور ارسال شد. نهایتاً در ۱۹۸۹ آمریکا فروش سیاهزخم و عوامل بیماریزای دیگر را به عراق، ایران، لیبی و سوریه ممنوع کرد.[۱۹]
تاثیر کمکهای نظامی آمریکا به عراق بر اقتصاد آمریکا
اقتصاد آمریکا در سالهای آغازین دهه ۸۰ میلادی ارتباط مستقیمی با جنگ ایران و عراق و صادرات تجهیزات نظامی و تکنولوژی به این کشور داشت.
با شروع سال ۱۹۸۰، اقتصاد آمریکا وارد سومین رکود از زمان پیدایش آمریکا گردید.از این سال کاهش تولید ناخالص داخلی آمریکا آغاز گردید. اما با تمهیداتی که توسط سیاستمداران آمریکا اندیشیده شد، اقتصاد آمریکا موفق شد در پایان سال ۱۹۸۱ از حالت رکود خارج شده، میزان بیکاری کاهش و تولید ناخالص داخلی این کشور افزایش یابد. با آغاز جنگ ۸ ساله آمریکا توانست حجم قابل توجهی از مایحتاج نظامی عراق را تامین کند. این صادرات تجهیزات و تکنولوژی تا سال ۱۹۸۲ که اقتصاد آمریکا توانست از شرایط رکود خارج شود به صورت گسترده ادامه یافت.
در این سالها بر شمار کارخانههای اسلحهسازی و تولیدکننده تجهیزات نظامی افزوده شد. افتتاح کارخانههای جدید نیازمند به خدمت گرفتن میلیونها نیروی کاری بود که این نیرو از میان بیکاران آمریکا جمعآوری شد. از این طریق مشکل بیکاری آمریکا تا اندازهٔ زیادی حل شد.
از طرف دیگر آمریکا با تولید سلاح و تجهیزات نظامی، ارزش افزوده زیادی بدست آورد. همین مساله باعث رشد تولید ناخالص داخلی آمریکا شد.
آمریکا با کمک درآمدهای صادراتی و درآمدهای ناشی از تولید کارخانههای اسلحه سازی، به افزایش سرمایهگذاری در بخشهای دیگر اقتصاد پرداخت و باعث از بین رفتن رکود در این بخشها نیز شد.
برخی از کمکهای اطلاعاتی
رونالد ریگان شخصاً به ویلیام کیسی(رئیس سازمان سیا) دستور میدهد که جهت جلوگیری از شکست عراق در جنگ با ایران، میبایست سازمان سیا به این کشور کمک اطلاعاتی نماید
- قبل از شروع جنگ، آمریکا اطلاعات حساس نظامی ایران را که شامل نقاط ضعفارتش ایران و مراکز حساس نظامی بود، در ملاقاتهایی با بعضی رجال سیاسی و نظامیان مخالف سید روحالله خمینی دریافت و آنها را از طریق عربستان سعودی به دست سازمان اطلاعات عراق میرساند. ابوالحسن بنیصدر یکی از افرادی بود که در اویل ژوئیه ۱۹۸۰ چندین ملاقات با نمایندگان آمریکا در پاریس انجام داد.
- در ۳۰ سپتامبر ۱۹۸۰ نیروی هوایی آمریکا ۵ فروند هواپیمای شناسایی آواکس را جهت شناسایی عملیاتهای هوایی نیروی هوایی ایران و اطلاعرسانی آنها به ارتش عراق، به عربستان سعودی منتقل کرد.
- سازمان سیا از سال ۱۹۸۰ شروع به در اختیار گذاردن تصاویر هوایی به رژیم بعث عراقکرد. این تصاویر توسط ماهوارههای جاسوسی آمریکا از مواضع نیروهای نظامی ایران و تاسیسات نفتی ایران گرفته شده بود. این کمکرسانی اطلاعاتی تا برقراری آتشبس میان ایران و عراق ادامه پیدا کرد.
برخی از کمکهای مالی
روزنامه البیان مدعی شد تنها در یک مورد، رژیم عراق ۴۰ میلیارد دلار از آمریکا وام بلاعوض دریافت کرده است.